اعجاز تکرار کلمات:
همانطور که قبلاً آوردیم برخی کلمات در قرآن به تعدادی مساوی آمده اند و برخی دیگر همراه با مشتقات خود با کلمات هم معنی یعنی مترادف و کلمات متضاد یا همان معنی مخالف به تعدادی مساوی تکرار گردیده اند. که آقای عبدالرزاق نوفل تحقیق و جمع آوری نموده اند خداوند بر توفیقات ایشان بیفزاید و ما را در اجر خیر با ایشان شریک گرداند و همچنین هر خواننده ای که در جهت نشر حقیقت اسلام که اصل اول آن توحید است و به نبوت ختم می شود در خیر شریک فرماید. به تحقیق بنا به فرموده خداوند متعال در قرآن «کِتابٌ اَنْزلناهُ اِلیکَ مُبارکٌ لِیَدّبروا آیاتهِ و لِیَتَذکَرَ اُوْلُوا الْالباب» (ص۲۹) «این کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کردیم تا درباره آیات آن بیندیشید و خردمندان پند گیرند» آن انسانهایی به حقیقت می رسند، که در هر چیز از جمله پذیرش دین حق مقلدانه و کورکورانه آن را از والدین نگیرند،بلکه در این راه با تدبر و تحقیق و با چشم باز و آگاهانه چیزی را قبول کنند.چرا که در اینصورت آن اعتقاد دوام بیشتری خواهد داشت. حال این اعجاز که خواهیم آورد دلیلی بر حقیقت قرآن دارد. یادم می آید در کودکی و نوجوانی که با اعجاز قرآن آشنایی نداشتم با خود می گفتم خب من اگر عربی بلد بودم یک سوره می آوردم و این در حالی بود که معلمین دینی و قرآن فقط به مسائلی می پرداختند که جزء فروع عقاید بود یا مثلاً انواع و تفصیل اصول بود مثل انواع توحید و غیره در جائیکه انسان هنوز اصل را، یعنی به خداشناسی نرسیده گفتن آنها فایده ای ندارد. مثل درختی که پایه و ریشه ای ندارد و به هر بادی افتد و حتی بدون وزیدن باد هم می افتد. لذا به عقیده بنده ما باید ابتدا به کودکان و نوجوانان و … خدا را بشناسانیم آنگاه فروع را توضیح دهیم و یکی از راههای اثبات و حقانیت وجود باریتعالی و حقانیت دین حنیف اسلام و صدق کلام پیامبران (ص) و پیامبر اسلام (ص) همین اعجاز اعداد در قرآن می باشد. حال به برخی دیگر از این تقارنهای کلمات مترادف و متضاد در قرآن می پردازیم.
لازم به توضیح است که برای اختصار مطالب کتاب ۲۵۶ صفحه ای معجزه اعداد در قرآن کریم اثر عبدالرزاق نوفل را مختصراً می آوریم کسانی که بخواهند توضیح بیشتری در این خصوص بدانند می توانند به کتاب فوق مراجعه نمایند و اما اعجاز:
شیطان ۶۸ مشتقات آن ۲۰ ملائکه ۶۸ مشتقات آن هم ۲۰ مرتبه برای استثناء برای افرادی که مشتقات را نمی شناسند می گوئیم که مشتقات یعنی کلماتی که از سه حرف اصلی یا ۴ حرف اصلی یا استثناعاً برخی موارد از ۵ حرف اصلی کلمه گرفته شده اند و همانطور که می دانید کاملترین زبانهای دنیا عربی و بعد فرانسوی است یعنی اینها زبانهای اشتقاقی اند مثلاً مشتقات کلمه الملائکه در قرآن: ملک، ملائکه، ملکا، ملکین می باشد که تعداد کاربرد آنها در قرآن به ترتیب ۳،۵،۱۰ و ۲ که جمعاً ۲۰ می شود و الملائکه ۶۸ و جمع کل آنها ۸۸ می شود برای کسانی که علاقمند به تحقیق در این زمینه اند می گوئیم که نرم افزارهای قرآنی مختلفی وجود دارد که نرم افزار تفسیر جامع (۶۰ تفسیر) در قسمت جستجو دارای دو گزینه کلمه و حروف اصلی است که در گزینه حروف اصلی با تایپ حروف اصلی رایانه به راحتی و به سرعت تمام مشتقات را با تعداد تکرار می یابد و این یک تفریح و سرگرمی سالم با رایانه نیز می باشد برای نوجوانان می گوئیم که حروف اصلی را براساس (فعل) از کلمه در می آورند که می توانند در عرض یکساعت طریق بدست آوردن حروف اصلی را از یک مربی عربی یاد بگیرند حال می رویم سراغ ادامه اعجاز:
حر(گرما)با مشتقات ۴مرتبه-برد(سرد)با مشتقات۴مرتبه
بعثت(زنده شدن در قیامت) با مشتقات و همچنین مترادفهای آن یعنی یقوم وقیام ۴۵٫ صراط(راه)و مشتقات ۴۵ صالحات (خوبی ها) ۱۸۰ که اگر ۹ مورد که اسم علم که نام حضرت صالح (ع) و ۴ مورد مرفوع (صالح) و ۵ مورد منصوب صالحاً و ۴ مورد که به معنی معالجه آمده کم کنیم یعنی (مجموعاً ۱۳) می شود ۱۶۷ با کلمه سیئات(بدی ها)۱۶۷ بار برابر است.
فحشاء(فساد)با مشتقات ۲۴ غضب(خشم)با مشتقات ۲۴ مرتبه. شاید منظور این باشد که انسانهای خشمگین به همان اندازه دنبال فحشاء و فسادند شاید هم منظور این باشد که اگر دنبال فحشاء و فساد رفتی مسئله ای برایت پیش می آید که به همان اندازه دچار غضب و خشم می شوی و این نزدیکتر به حقیقت است.
لعن(دشنام، نفرین)با مشتقات ۴۱ مرتبه کره (ناخوشایند) با مشتقات ۴۱٫ رجس (پلیدی مادی) با مشتقات ۱۰ بار که منتهی می شود به رجز (پلیدی معنوی) با مشتقات ۱۰ بار ضیق (تنگنا) با مشتقات ۱۳ الطمانینه (آرامش) با مشتقات (تطمئن ۵ بار، المطمئه ۲ بار، اطمان ۱بار، اطماننتم ۱ بار، اطمانوا ۱بار، لیطمئن ۱بار، مطمئن ۱بار، مطمئنین ۱بار) مجموعاً ۱۳ بار.
علم و معرفت یعنی دانش و شناخت انسان را به ایمان کامل می رساند لذا باز هم می گوئیم علم و معرفت باعث ایمان (به امر خدا) در دل می شود نه تقلید کورکورانه. پس در همه چیز با اندیشه وارد شویم و اندیشمندانه قبول کنیم و بدانیم تنها خداست مالک و مدبر و هیچ کسی و هیچ چیزی غیر او در دفع ضرر و جلب و رسیدن خیر به ما شریک او نیست و فقط به او ایمان بیاوریم و بر آن اساس به ملائکه و کتب و پیامبران خدا ایمانمان را محکم کنیم.
همانطور که لفظ مربوط به انسانها ۳۶۸ مرتبه ذکر شده بود چیزهایی که متعلق به انسان است مثل روزی، فرزند و مال نیز ۳۶۸ مرتبه تکرار شده البته توجه فرمائید لفظ رزق (روزی) با مشتقات آن ۱۲۳ مرتبه تکرار شده ولی ۳ مورد از تکرارهای آن در خصوص رزق و روزی حیوانات است پس آنرا از ۱۲۳ کم می کنیم می شود چند؟ ۱۲۰٫ حال با جمع مشتقات مال و ابن و بنت (پسر، دختر و فرزند) می شود ۳۶۸٫
اسباط جمع سبط (نوه ها) به معنی فرزندان حضرت یعقوب که شامل انبیاء یهود و در زمان حضرت موسی (ع) و یاران او محسوب می شدند ۵ بار به همین تعداد الحواریون و الحوریین به معنی یاران حضرت عیسی (ع) تکرار شده یعنی ۵ بار. جالب است بدانید تعداد فرزندان حضرت یعقوب دوازده نفر بوده که در قرآن آمده وقتی یوسف کوچک به پدرش می گوید در خواب دیدم یازده ستاره و ماه و خورشید مرا سجده می کنند آن یازده ستاره به اضافه یوسف می شود ۱۲ فرزند یعقوب (ع) و به همین ترتیب تعداد حواریون حضرت عیسی مسیح (ع) نیز ۱۲ نفر ذکر شده است. در عدد ۱۲ سخن بسیار است مانند ۱۲ طایفه و قوم حضرت موسی (ع) یا ۱۲ چشمه آب برای آن ۱۲ قوم و طایفه و آنطور که قبلاً آورده ام ۱۲ را عدد تمام شدن سختی و شر دیده ام. بنا به گفته برادران اهل سنت هم تاریخ ولادت پیامبر (ص) ۱۲ ربیع الاول می باشد و البته در نزد تشیع ۱۲ امام وجود دارد که اعتقاد دارند دوازدهمین آنها جهان را از ستم وظلم می رهاند و البته اعتقاد به ظهور منجی در نزد سایر ادیان نیز وجود دارد مثلاً یهودیان به ظهور منجی اعتقاد دارند و جزء اصول سیزده گانه آنهاست که هر یهودی باید به آن اعتقاد داشته باشد زردشت ها که رو به انقراض کامل هستند و ان شاء الله به زودی کاملاً منقرض می شوند به ظهور اهورا مزدا نجات دهنده از تاریکی امیدوارند مسیحیان ظهور عیسی مسیح را از خداوند طلب می کنند. در دو مورد از صحاح سته (شش گانه) اهل سنت از قول پیامبر (ص) مژده آمدن یاری دهنده بزرگ دین به امر الهی در مسجد اموی دمشق آمده است.در امریکای لاتین، سوشیانت ها که به عنوان نمونه در قبایل میچوپیچو دیده می شوند اعتقاد به آمدن ناجی دارند و اما ادامه اعجاز:
در مورد عدد ۵ مطلب دیگری که وجود دارد در مورد کلمه رهبان و مشتقات آن و قسیسین که همگی عالمان مسیحی اند یا دیرنشینان و گوشه نشینان مسیحی اند ۵ بار تکرار گردیده است. مشتقات آن (الراهبان، رهبانا، رهبانهم، رهبانیه و قسیسین) است.
الفرقان و فرقانا به معنی جدا کننده حق از باطل ۷ مرتبه و بنی آدم که بوسیله فرقان حق را از باطل تشخیص می دهند ۷ مرتبه تکرار شده است.
رکوع (فروتنی) با مشتقات ۱۳، حج با مشتقات ۱۳، الطمئنینه (آرامش) با مشتقات ۱۳٫ کلمات القرآن و قراناً مجموعاً ۶۸ مرتبه، الملائکه ۶۸ لفظ قرآن بدون مشتقاتش با تکرار ملائکه یکی است ولی اگر مشتقات قرآن که ۲ مورد است اضافه کنیم ۷۰ می شود و با تکرار وحی و مشتقات آن برابر می شود یعنی هر کدام ۷۰ بار. مشتقات قرآن، قرآنه و در آیات (۱۸ و ۱۷) قیامه آمده است. به همین تعداد اسلام (سلم) با مشتقاتش آمده یعنی ۷۰ بار. همچنین کلمه یومئذ (امروز) ۷۰ بار آمده و کلمه یوم القیامه نیز ۷۰ مرتبه. جالب است بدانیم الفاظ یومئذ و یوم القیامه بدون مشتقات ۷۰ بار آمده اند یعنی امروز روز قیامت است.
رسالت با مشتقات ۱۰ بار سوره و سور نیز ۱۰ مرتبه آمده است.
همانطور که دیدید این توازان بی نظیر بین ۶۲۳۶ آیه قرآن ایجاد شده و از عهده بشر بیرون است گرچه با هم همکار باشند.پس با تفکر و تدبر و اندیشه الهی آنرا قبول کرده،کلام بیدار گونه حق را با حکمت و موعظه حسنه نه با اجبار و اکراه که مطمئن باشید فایده ای ندارد نشر کنیم.حال باید بگویم که اعجاز عددی قرآن که طی سالهای اخیر کشف گردیده بطن دوم قرآن است و گویند قرآن ۷۰ بطن دارد. پس … در آن بیندیشید که چیزهای بسیاری هنوز مانده تا کشف شود و چه بهتر که این کشف به توفیق الهی توسط شما پیدا شود و افتخاری برای شما باشد و ثوابی برای آخرت ان شاء الله.
و اما بعد؛
کلمه کفر ۱۷ مرتبه تکرار شده مانند آیه ۱۷۶ آل عمران کلمه کفراً ۸ مرتبه مجموع این دو ۲۵ می شود و این کلمه با مشتقاتش با کلمه ایمان که ۲۵ بار تکرار شده برابر است که کلمه الایمان ۱۷ مرتبه و لفظ ایماناً ۷ مرتبه + یک مرتبه لفظ ایمان که مجموعاً ۲۵ می گردد. با آنکه کلمه ایمان و کفر به یک اندازه تکرار گردیده اما از لحاظ مشتقات تفاوتی فاحش بین آنها وجود دارد و آنطور که قبلاً گفتیم کلمه ایمان با تمام مشتقاتش ۸۱۱ مرتبه ولی کفر با مشتقاتش ۵۰۶ مرتبه و کلمه مترادف آن یعنی ظلال (گمراهی) با مشتقاتش ۱۹۱ مرتبه مجموع این دو می شود ۶۹۷ که اگر این عدد را ۶۹۷ را از عدد ۸۱۱ ایمان کم کنیم ۱۱۴ می شود و به تعداد سوره های قرآن است و فرق بین کفر و ایمان سوره های قرآن است یعنی ایمان، عمل به قرآن است.
چیزی که بنده به توفیق الهی علاوه بر کشفیات آقای نوفل دیدم تعداد تکرار در اولین تکرار کلمه کفر بود یعنی آیه ۱۷۹ دو عدد اول آیه ۱۷ است و برابر تعداد کلمه کفر است و این فقط در این آیه نیست بلکه آنطور که در برخی اعجاز کشف شده توسط بنده خواندید در موارد دیگری هم دیده می شود و از طرفی به نوعی عدد ۷ را می توان در آنها دید مثلاً جمع عدد ۲۵ هم می شود ۷ یا مثلاً آیه ۹۷ توبه که کلمه کفراً در آن آمد. جمع نهایی آن ۷ می شود یاجمع آیه ۱۲۴ توبه که کلمه ایماناً در آن آمده نیز ۷ می شود. والحمدالله.
کلمه الرحمن که از اسمای حضرت حق باریتعالی است ۵۷ بار در قرآن تکرار گردیده و کلمه الرحیم ۹۵ بار تکرار شده و کلمه رحیماً ۲۰ بار که یکبار از ۹۵ مورد به عنوان صفتی برای پیامبر ذکر گردیده (توبه ۱۲۸) که اگر اینرا از جمع ۹۵ و ۲۰ کم کنیم ۱۱۴ می شود و دقیقاً دو برابر کلمه الرحمن می شود و از طرفی به تعداد سورهای قرآن نیز می باشد.(نکته اینکه تعداد الرحمن= ۱۹×۳=۵۷و تعداد الرحیم=۱۹×۵=۹۵ و چنانچه قبلا گفتیم ۱۹ از اعداد اول است).
مطلب بعد کلمه الفجار (فاسقان) ۳ بار تکرار شده و کلمه الابرابر (نیکان) ۹ بار یعنی دقیقاً سه برابر. واژه العسر (سختی) با مشتقاتش ۱۲ مربته که شامل تمام لغات به معنای تنگی، سختی و مشکل را شامل می باشد اما کلمه الیسر به معنی آسانی ۴۱ مرتبه که ۵ مورد آن به معنی قدرت و استطاعت داشتن است و از ۴۱ کسر می شود و عدد ۳۶ باقی می ماند و این یعنی ۳ برابر کلمات عسر. چهار مورد به معنای قدرت و استطاعت داشتن آیات (۲۰ مزمل ۲بار، بقره ۱۹۶- ۲بار) و آیه (۲۸ اسرا) که به معنی معروف و شناخته شده بکار رفته است.
در قرآن از ۷ آسمان سخن گفته و این موضوع (۷ آسمان) در ۷ آیه تکرار شده (بقره ۲۹، اسرا ۴۴، مؤمنون ۸۶، فصلت ۱۲، ملک ۳ و نوح ۱۵) و نیز هنگامیکه از آسمانها و زمین سخنی به میان می آورد آسمان و زمین را ۷ مرتبه تکرار فرموده (اعراف ۵۴، یونس ۳، هود ۷، فرقان ۵۹، سجده ۴، ق ۳۸ و حدید ۴) همچنین کلمه صف و مشتقاتش برای هنگامیکه در برابر خداوند متعال صف می کشند نیز ۷ مرتبه تکرار گردیده (کهف ۴۸، غاشیه ۱۵، صافات ۱، نبأ ۳۸، فجر ۲۲ و طور ۲۰) و در آیه ۸۷ حجر سخن از سبع الثانی یا همان ۷ دو تایی سخن گفته که درباره آن قبلاً بحث کرده ایم. و باز خداوند برای مثال کسی که دانه ای از اموالش را در راه خداوند انفاق می کند فرموده ۷ خوشه برداشت می کنند (بقره ۲۶۱) و در آیه (۲۷ لقمان) خداوند می فرماید اگر درختان دنیا قلم شوند و به دریا هفت دریای دیگر افزوده شوند تا کلمات خدا نوشته نشده آن دریاها پایان یابد و کفایت جوهر قلمها نکند. اولین سوره قرآن ۷ آیه شهادتین ۷ کلمه (لااله الا الله محمد رسول الله) و درباره ۱۹ قبلاً توضیح داده ام. جالب است بدانیم کلمات دعا و صلاه که در حقیقت نماز همان دعا است و واژه لاتین آن pray به معنی دعاست دقیقاً به اندازه اسمای الله تعالی یعنی ۹۹ بار آمده است.
بالاخره در تمام اشیاء یک نوع نظم و توازن قرار دارد اعم از ملکولها و اتمهای و هسته اتمها سیارات و کهکشانها بر محوری خاص می گردند و خداوند در قرآن می فرماید «ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت» (ملک ۳).
کلمه ابلیس (شیطان) که فاقد مشتق است ۱۱ بار تکرار گردیده و به همین نسبت استعاذه (دوری جستن و پناه بردن به خدای رحمن) تکرار گردیده و چیزی که در این میان بنده متوجه شدم تعداد آیات دو سوره معوذتین (فلق و ناس) نیز ۱۱ آیه می شود و دقیقاً در ۲ نوع کلمه مثل دو سوره فوق کلمات تکرار گردیده یعنی: اعوذ ۷ مرتبه، فاستعذ ۴ مرتبه. یعنی تعداد پناه می برم (اعوذ) و پناه ببرید (فاستعذ) بکار رفته در قرآن ۱۱ مرتبه است.
لفظ سحر و مشتقاتش به معنای جادو ۶۰ بار در قرآن آمده و لفظ الفتنه به معنای شورش و آزمایش نیز ۶۰ مرتبه با مشتقاتش تکرار گردیده است.
اسراف (زیاده روی) با مشتقات ۲۳ مرتبه و السرعه (تندروی) با مشتقات نیز ۲۳ مرتبه آمده.
نکته: اینکه یک کلمه می آوریم و می نویسیم با مشتقات، دلیل بر اینکه آن کلمه هم آمده باشد نیست بلکه مصدر را آورده ایم که معنی روشن باشد و همانطور که در ابتدا گفتیم باید براساس حروف اصلی، نسبت به پیدا کردن کلمه ای در کل قرآن (بوسیله رایانه) اقدام کنید.
کلمه السلطان (پادشاه) ۳۷ مرتبه (با مشتقات) و کلمه منافق (دوروئی) با مشتقات ۳۷ مرتبه و همچنین بلاء (گرفتاری) نیز با مشتقاتش ۳۷ مرتبه آمده است.
کلمات الجبر (زورگو) با مشتقات که البته به معنی حاکم مطلق هم در جبار می باشد ۱۰ بار القهر (چیره) با مشتقات ۱۰ بار العتو (سرکشی) نیز ۱۰ بار در قرآن با مشتقاتش تکرار گردیده است.
العجب (شگفت) با مشتقات ۲۷ مرتبه و غرور (فریبنده) با مشتقات ۲۷ مرتبه آمده است. کلمه کفر با سایر مشتقاتش (الکافرین، الکافرون، الکفار، الکافر و الکفره) ۱۵۴ بار و آتش و آتش سوزی با لغات (النار، ناراً، الحریق، حرقوه، نار و لنحرقنه) نیز ۱۵۴ بار آمده است.
کلمه الضالین (گمراهان) (ضالین، ضالون، مضل، ضالاً و مضلین) ۱۷ مرتبه و الموتی (مردگان) ۱۷ بار، کلمه الدین (آئین) با مشتقات ۹۲ مرتبه و کلمه المسجد (معبد) با مشتقات کامل ۹۲ بار کلمه تلاوت (خواندن) با مشتقات ۶۲ مرتبه و الصالحات به تنهایی ۶۲ مرتبه با هم برابرند و البته آنچه بنده متوجه شدم کلمه (الدین) به تنهایی نیز ۶۲ بار تکرار شده و این کلمه معرفه است یعنی یک دین واحد و از آنجا که با خواندن (تلاوت) برابر است شاید منظور این باشد که برای فهمیدن آن دین باید خواند (معنی قرآن را). کلمات الصلوه (نماز، دعا) ۶۷ بار و مصلی (مسجد) ۱ بار مجموعاً ۶۸ بار و النجاه (رستگاری) با تمام مشتقات ۶۸ بار آمده با توجه به تکرار فوق و برابری با نجات شاید این مقصد منظور باشد که اگر در یک مسجد ۶۷ رکعت نماز بخوانی از تمام سختی ها و آسیب ها نجات یافته و رستگار می شوی شاید ۶۷ روز باشد شاید هم ۶۷ بار پشت سر هم باشد شاید هم چیزی دیگر. اما به هر ترتیب به هیچ عنوان نمی گویم چنین است که بدعت نشود اما افرادی اگر دوست داشته باشند می توانند آزمایش کنند به هر حال این یک گمان است و قطعاً گمان انسان را به حقیقت نمی رساند.
البته کلمه الملائکه (فرشتگان) به تنهایی هم ۶۸ بار تکرار گردیده است همچنین کلمات (بالقرآن ۵۸ و قراناً ۱۰) با هم ۶۸ بار آمده اند.
کلمه الزکاه (زکات) به تنهایی ۳۲ بار و برکه با مشتقاتش ۳۲ بار، لسان (زبان) با مشتقات ۲۵ مرتبه، موعظه (پند) با مشتقات ۲۵ مرتبه، الحرب (پیکار، جنگ) با تمام مشتقات ۶ مرتبه اسرا (افراد در بند) با تمام مشتقات ۶ مرتبه در اینجا باید بگوئیم علی رغم آنکه در یک آیه جمع نشده اند بلکه در یک سوره هم جمع نشده اند با هم برابرند.
لفظ قالوا که گفتار مخلوق را بازگو می کند ۳۳۲ مرتبه تکرار شده و لفظ قل که امر پروردگار است به آنچه خلق فرموده مساوی با ۳۳۲ است و از طرفی لفظ قل با لفظ قول (با خود گفتن) هم مساوی است یعنی اینهم ۳۳۲ بار آمده است.
کلمه نبوت با مشتقات ۸۰ مرتبه و سنت ۱۶ مرتبه یعنی نبوت ۵ برابر سنت تکرار گردیده و کلمه سنت مساوی با کلمه جهر(آشکار) آمده( ۱۶ بار) ولی کلمه سر (مخفی) ۳۲ مرتبه یعنی دو برابر جهر آمده است.
کلمه فرعون ۷۴ بار آمده و مساوی دو کلمه سلطان ۳۷ بار و ابتلاء ۳۷ بار می باشد. ۷۴=۳۷+۳۷٫ الصلاه (نماز) با تمام مشتقاتش ۹۹ مرتبه به عدد اسمای الهی و خود لفظ صلاه ۶۷ مرتبه و زکوه ۳۲ مرتبه و صوم (روزه) با مشتقاتش ۱۴ مرتبه که مجموع اینها ۱۱۴ می شود و برابر است با عدد سوره های قرآن.
در ۱۳ آیه کلمات «هدی و رحمه» با هم آمده اند که با نصب آخر رحمه ۷ مرتبه و با ضم آخر رحمهٌ ۶ مرتبه آمده است در بعضی آیات دیگر الهدی و الرحمه به تنهایی بکار رفته اند که تعداد هر کدام به غیر از ۱۳ تکرار اولی ۷۹ مرتبه است.
لفظ محبت با تمام مشتقاتش ۸۳ مرتبه تکرار گردیده. و لفظ طاعه (پیروی کردن) با مشتقاتش هم به همین مقدار (۸۳ بار) تکرار گردیده است.
لفظ اقنتی (فروتنی کن) و ارکعی (سر فرو آور) تنها در آیه ۴۳ آل عمران آمده اما مشتقاتشان متفاوت و در یک سوره جمع نشده اند مگر دو مرتبه در سوره بقره و دو مرتبه هم در سوره آل عمران علی رغم این در عدد با هم مساویند و هر کدام با مشتقاتشان دقیقاً ۱۳ مرتبه تکرار شده اند.
واژه رغباً (تمایل، روگردانی) و رهباً (بیم، ترس) در یک آیه آنهم انبیاء ۹۰ آمده اما باز هم مشتقات مختلف و از نظر تعداد با هم مساویند و هر کدام ۸ مرتبه با مشتقاتشان تکرار گردیده اند.
لفظ جهر (آشکارا و بلند) و علن (پیدا) در دو آیه با هم تکرار شده اند مشتقات آنها مختلف ولی از نظر تعداد با هم برابر و هر کدام به تعداد ۱۶ مرتبه تکرار گردیده اند.
لفظ غوایه (غوی) به معنی گناه و خطا ۲۲ بار و لفظ خطا و خطئیه که مترادفند نیز ۲۲ مرتبه تکرار شده اند (با مشتقاتشان).
لفظ الفحشاء، فاحشه، الفواحش مجموعاً ۲۴ مربته و بغی و مشتقاتش (سرکشی) نیز ۲۴ بار. این دو لفظ با هم ۴۸ مرتبه تکرار شده اند و نتیجه اینها هم که اثم (گناه) است ۴۸ مرتبه با مشتقاتش تکرار گردیده الفاظ قلیل و شکر دارای مشتقات مختلف ولی تعداد کاربرد مساویند و هر کدام ۷۵ بار تکرار شده منظور این می باشد مثل آیه (۱۳ سباء) تعداد افراد شکرگزار کمند.
تعداد کلمه حرث (شخم زدن) با مشتقات آن و زراعت (کاشتن) با مشتقاتش برابرند و هر کدام مجموعاً ۱۴ بار تکرار گردیده اند. البته الفاظ فاکهه و فواکه (میوه ها) نیز مجموعاً ۱۴ بار آمده است. به همین ترتیب العطاء (بخشش) با مشتقاتش دارای ۱۴ بار تکرارند.
کلمه شجر (درخت) با مشتقاتش ۲۶ مرتبه و نباه (روئیدنی، گیاه) نیز با مشتقاتش ۲۶ بار تکرار گردیده توضیح اینکه شجر موجود در آیه ۶۵ نساء به معنی اختلاف است و به معنی درخت نیست.
کلمات نطفه ۱۲ مرتبه و طین و طیناً نیز مجموعاً ۱۲ مرتبه تکرار شده اند (تین یعنی خاک) و کلمه شقی (بدبخت) با مشتقاتش نیز ۱۲ مرتبه تکرار شده است.
کلمه الالباب ۱۶ مرتبه به تنهایی به معنی اندیشه ها و کلمات (الافئده، الفواد، افئدتهم و فوادک) به معنی دلها مجموعاً ۱۶ مرتبه تکرار گردیده اند.
کلمه جزاء (کیفر) با تمام مشتقاتش ۱۱۷ بار و مغفره (آمرزش) ۲۳۴ بار تکرار شده که نشان دهنده بخشش بیشتر خداوند دارد یعنی بیشتر می بخشد تا آنکه مجازات و کیفر نماید و یکی از آیات قرآن هم به این موضوع اشاره خاص دارد «و یعفوا عن کثیر».
مصیر (بازگشت) شامل (المصیر، مصیراً و مصیرکم) ۲۸ بار تکرار شده و کلمه «ابد» (همیشگی) نیز ۲۸ بر تکرار شده به علاوه یقین (اطمینان) با مشتقاتش ۲۸ تکرار دارد. می توان گفت بازگشتی که با یقین و اطمینان باشد همیشگی است مثل توبه نصوح.
مجموع کلمات الناس (مردم) ۲۴۱ + الملائکه (فرشتگان) ۶۸ مرتبه + العالمین (جهانیان) ۷۳ مرتبه که ۳۸۲ می شود با کلمه آیه و مشتقاتش که ۳۸۲ می باشد برابر است از این آیات می توان چنین برداشت کرد که تفکر در وجود خود و جهانیان و فرشتگان همگی آیاتی از خداوندند که نسبت ۲۴۱ الناس (مردم) شاید اشاره باشد که بیشتر انسان با تفکر در خود به وجود خداوند پی می برد تا جهانیان و غیره والله اعلم.
جمع الفاظ ضلال (گمراهی) و سایر مشتقاتش ۱۹۱ و عدد آیات ۳۸۲ که آیات دو برابر گمراهی است یعنی کسی حتی اگر به نصف آیات توجه نماید یا نصف توجهش به آیات باشد گمراه نمی شود. سبحان الله.
کلمه حسن (نیکویی، برتری) با مشتقاتش ۱۹۴ بار تکرار دارد و کلمه خیر (نیکی) و مشتقاتش دارای ۱۸۸ تکرار می باشد جمع این دو نیز ۳۸۲ می باشد.
کلمه رسل (پیامبران) با مشتقاتش آنطور که قبلاً گفتیم دارای ۳۶۸ تکرار است و نبی (پیامبر) با مشتقاتش دارای ۱۰۷ تکرار است بشیر (بشارت دهنده) با مشتقات هم دارای ۱۸ تکرار بود و نذیر (بیم دهنده و برحذر کننده) هم با مشتقاتش دارای ۵۷ تکرار است جمع اینها می شود ۵۱۸=۵+۱۸+۷۵+۳۶۸ این عدد (۵۱۸) با اسامی پیامبران و فرستادگان که دارای ۵۱۸ تکرار است مساوی می باشد باز هم سبحان الله.
نکته ۱: کلمه منذرین در آیه (انا انزالناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین) منظور خداوند متعال است و در برگیرنده رسول و نبی و… نیست.
نکته۲: باید توجه داشت که کلمات (یس و طه) را هم به عنوان اسم پیامبر باید افزود تا عدد ۵۸ بدست آید.
کلمات القرآن و قرانا مجموعاً ۶۸ مرتبه و نورٌٍٍ و نوراً ۳۳ مرتبه، حکمت (فلسفه) ۲۰ مرتبه و جمع کلمات نور حکمه و تنزیل و تنزیلاً (۱۵ مرتبه) با هم ۶۸ مرتبه که قرآن هم به همین اندازه تکرار شده است.
همچنین کلمات بینات، مبینات، موعظه و شفاء هم مجموعاً ۶۸ مرتبه تکرار شده اند.
آنطور که قبلاً گفتیم کلمه محمد (ص) ۴ مرتبه روح القدس ۴ مرتبه ملکوت ۴ مرتبه سراج (چراغ و روشنایی) ۴ مرتبه دین (آئین) ۴ مرتبه تکرار شده همچنین مجموع کلمات (شریعه، شرع، شرعوا و شرعه) نیز ۴ مرتبه تکرار شده اند. (معجزه اعداد در قرآن کریم، عبدالرزاق نوفل).
اینجاست که می فهمیم کلام خداوند که فرمود: «الله الذی اَنْزلَ الْکتابَ بِالحق و الْمیزان» (شوری ۱۷) دانشمندان اسلامی و قرآنی معتقدند که پیچیده ترین فرمولهای ریاضی، شیمی، فیزیک و غیره در درون قرآن به نحوی خاص جاسازی شده که در بطن های بعدی ان شاءالله کشف خواهد شد دلیل این آیه «لارَطْبٍ و لا یابسٍ اِلا فی کتاب» است و حال آنکه تاکنون تنها ۲ بطن از ۷۰ بطن کشف شده آنهم ناقص. من احتمال می دهم با قرار دادن این اعداد در تصویرهای نموداری و یا قرار دادن تعداد کل آیات و حروف هر سوره و ارزش عددی (بر اساس حروف ابجدی و غیره) و قرار آنها به شکل نموداری یعنی بالا و پائین سپس جا دادن آنها در یک برنامه چند بعدی رایانه ای مثل ۳D Max و نگاه کردن آن از جهات مختلف تصویر چیزهایی و احتمالاً فرمولهایی بدست آید و در مرحله بعد می توان نقاط بالا و پایین را به نوعی به هم متصل و مرتبط کرد آنگاه باز آنرا از جهات مختلف نگاه کرد می شود چیزهایی بدست آورد و این فقط به توفیق و کمک خداوند متعال ممکن می باشد و تلاشی که دوستداران حق بنمایند بی اجر و نصیب نمی مانند. چنانچه قبلاً گفتیم هرگاه در قرآن تحقیقی کردم چیز جدیدی از اعجاز عددی یافتم پس بسم الله هر شخصی سعی در راهی کند خداوند او را بی اجر نمی گذارد. برای حسن ختام یک آیه بسیار مناسب می آوریم بخوانیم و فکر کنیم؛
اگر جن و انس شک دارند در اینکه آنچه بر بنده ما (محمد (ص)) نازل شده حق و از جانب خداست، پس مثل یک سوره بیاورند واز آنچه که می خواهند برای اینکار (آوردن حتی یک سوره) کمک و شاهد بگیرند اگر راست می گویند و در آیه بعدی می فرماید پس اگر انجام ندادند و هرگز هم نمی توانند بیاورندپس … بترسید از آتشی که آتش آن از (آن) مردم و سنگ است و برای کافران یعنی انکار کنندگان (خدا و قرآن و رسول حق) مهیا گشته است.
واژه یوم (روز)(بامشتقاتش)۳۶۵بار در قرآن شریف آمده که هماهنگ با روزهای سال است واژه شهر(ماه)۱۲ بار به عدد ماههای سال آمده است. واژه تثنیه و جمع یوم سی بار بکار برده شده به تعداد روزهای ماه.
واژه اجر(مزد) ۱۸۰ بار ذکر شده، واژه فعل(کار) نیز ۱۸۰ بار، واژه شدت(سختی) ۱۰۲ بار و واژه صبر و هم خانواده هایش ۱۰۲ بار ذکر شده است،واژه ملائکه و شیاطین هرکدام ۸۸ بار آمده است.واژه دنیا و آخرت هرکدام ۱۱۵ بار ذکر شده است، واژه شجر (درخت) ۲۶ بار و به همین اندازه واژه نبات (گیاه)آمده و تکرار شده، واژه حساب ۲۹ بار یاد شده و عدل و قسط هم ۲۹ بار، واژه الباب ۱۶ بار و واژه فواد و افئده هم ۱۶ بار، واژه نفع و فساد هرکدام ۵۰ بار ذکر گردیده، واژه سیئات(کارهای ناشایست)۱۶۸ بار و واژه صالحات با مشتقاتش ۱۶۸ بار آمده، واژه رغبت با تمام مشتقاتش ۸ بار و واژه رهبت نیز ۸ بار، و از آسمانهای هفت گانه هفت بار نام برده شده.
یکی از اعجاز عددی قرآن چند برابری عدد برخی واژه هاست نسبت به برخی دیگر مثل مغفرت ۲۳۴ بار ولی جزا ۱۱۷ بار یعنی نصف آن و این نشان از بخشش بیشتر خداوند رحمن و بخشنده دارد.
از ضلالت و هم خانواده هایش۱۹۱ بار یاد شده و از آیات۳۸۲ بار یعنی دو برابر، یعنی خداوند ابتدا آیاتش را به وضوح نشان می دهد و کمتر بوسیله عذاب بشر را راهنمایی و ارشاد می کند.
واژه عسر(سختی) ۱۲ بار و واژه یسر(آسانی) ۳۶ بار یعنی سه برابر، پس خداوند آسانی را برای ما می خواهد نه سختی و اگر آنان که می گویند دنیا سخت است.سختی را نچشیده یا خیلی به دنبال خوش گذرانی اند.(اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الفَرِحین)(خداوند انسانهای خوشگذران را دوست ندارد).
اِبْلیسْ: در قرآن لفظ اِبْلیسْ ۱۱ بار آمده و عیناً به همین تعداد یعنی ۱۱ مرتبه فرمان به اِسْتِعاذِه(پناه بردن به خدا)تکرار شده است.
اِنْفاقْ: واژﺓ اِنْفاقْ و مشتقاتش ۷۳ بار در قرآن آمده که با لفظ رِضا(خشنودی)و مشتقات آن برابر است.
اَصْنامْ: الفاظ اَصْنامْ(بتها)و خَمْرْ(شراب مست کننده)و خِنْزیرْ(خوک)و بَغْضاءْ(دشمنی شدید) و حَصَبْ(پاره سنگ است که به مردم(گناهکاران)اصابت می کند و بدین وسیله عذاب می شوند) و تَنْکیلْ(تعذیب–عذاب کردن شدید)و حَسَدْ(رشک)و خِیبَتْ (ناکامی– نومیدی) هرکدام ۵ بار در قرآن مجید به کار رفته،با وجود آنکه به گونه ای پراکنده و دور از یکدیگر در سوره های قرآن واقع شده اند.
آیاتْ: واژﺓ آیات ۳۸۲ بار در قرآن آمده و با توجه به اینکه واژﺓ النّاسْ(مردم) ۲۴۱ بار و اَلْمَلائِکَه(فرشتگان) ۸۶ بار و عالَمین(جهانیان) ۷۳ بار در قرآن به کار رفته، کلمهآیات(نشانه ها)به اندازﺓ مجموع واژه های ناس و ملائکه و عالمین به کار رفته است.
ایمانْ: ایمان و مشتقات آن ۸۱۱ بار در قرآن به کار رفته و لفظ عِلْم و مشتقات آن ۷۸۲ و مترادف علم یعنی کلمه مَعْرِفَتْ با مشتقاتش ۲۹ مرتبه در قران کریم آمده است. درنتیجه علم و معرفت و مشتقات آن دو مجموعاً ۸۱۱ بار تکرار شده اند که مساوی با لفظ ایمان به کار رفته اند.
اَلنّاسْ: کلمه اَلنّاس و مشتقات و مترادفات آن ۳۶۸ بار در قرآن آمده و این مساوی با واژﺓ رَسول می باشد که با مشتقاتش ۳۶۸ بار در قرآن به کار رفته است.
بُخْلْ: کلمه بخل در قرآن کریم ۱۲ مرتبه آمده که با لفظ حسرت (دریغ – اندوه) و طَمَعْ و جُحُود (انکار ورزیدن) برابر است.
بَصَرْ: تعداد مواردی که در قرآن از (بَصَرْ و بَصیرَﺓ) یاد شده ۱۴۸ مرتبه می شود، که با تعداد مواردی که از (قَلْب و فُـﺆاد) سخن رفته برابر است.
بَعْثْ: لفظ بَعْثْ(زنده کردن مردگان)و مشتقات و مترادفات آن ۴۵ بار در قرآن کریم آمده، و درست به اندازه لفظ صِراط است.
بِرّ: لفظ برّ(نیکی)و تمام مشتقاتش ۲۰ بار در قرآن آمده، که با واژه ثَواب و مشتقاتش برابر است.
تَلاوَتْ: کلمه تلاوت(خواندن ـ پیروی کردن)در قرآن ۶۲ بار آمده و با موارد به کار رفته واژﺓ صالِحاتْ برابر است.
جَحیم: کلمه جحیم(دوزخ) ۲۶ بار در قرآن تکرار شده، که برابر با لفظ عِقاب(کیفر) می باشد.
حَیاتْ: کلمه حیات و مشتقاتش در آنجا که ویژﺓ حیات انسان است به شمار می رود ۱۴۵ بار در قرآن کریم آمده است و درست به همین اندازه واژه مرگ و مشتقاتش در قرآن به کار رفته است.
حَرْثْ: واژه حرث(کِشت) ۱۴ بار در قرآن آمده، و به همین اندازه واژﺓ زِراعَتْ(کشاورزی)به کار رفته، و جالب است که لفظ فاکهه(میوه)نیز به همین اندازه آمده است.
حَرْبْ: کلمه حرب(جنگ) و مشتقاتش۶ بار در قرآن آمده، و جالب اینکه تعداد واژه اسری(اسیران) نیز به همین اندازه به کار رفته است.
خِیانَتْ: کلمه خیانت ۱۶ بار در قرآن آمده که درست مساوی لفظ خُبْثْ(ناپاک)می باشد.
دینْ: کلمه دین و مشتقات آن ۹۲ بار در قرآن به کار رفته است که با واژه مساجد و مشتقاتش که در قرآن آمده برابر است.
رُسُل: واژﺓ رسل ۳۶۸ بار تکرار شده و واژﺓ نبی ۷۵ بار و بَشیر ۱۸ بار و نَذیر ۵۷ بار که مجموع ارقام مذکور ۵۱۸ مرتبه است، جای شگفتی است که این عدد با تعداد مواردی که اسامی پیامبران آمده، یعنی اسامی پیامبران الهی(آدم، نوح، ابراهیم و …) نیز ۵۱۸ بار در قرآن به کار رفته است.
رَحیم: لفظ رحیم که از اسماء حسنی برای خداوند است ۱۱۴ بار در قرآن آمده،در حالی که رَحمن ۵۷ بار آمده که درست نصف لفظ رحیم می باشد.به علاوه رقم ۱۱۴ همان عددی است که سوره های قرآن کریم به تعداد آن نازل شده است.
سَلام: واژه سلام و مشتقاتش ۵۰ بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه طیبات(پاکیزه ها) به کار رفته است.
صَیْف: واژه صیف و اَلْحَرّ(تابستان و گرما)و اَلشّتاءْ و اَلْبَرْدْ(زمستان و سرما) در قرآن کریم با یکدیگر برابرند و هرکدام ۵ بار آمده است. با آنکه جز در سوره قریش آیه ۲ و ۳ در جای دیگر از قرآن با یکدیگر به کار نرفته اند.
صِیام: واژه صیام(روزه)و صَبْر(شکیبایی)و دَرَجات و شَفَقَت(بیمناکی– مهربانی)هرکدام ۱۴ بار در قرآن آمده و با هم به طور مساوی به کار رفته اند.
صَلوﺓ: واژه صَلوه(نماز –دعا) ۶۷ بار در قرآن به کار رفته، که با واژه نَجات و مَلائِکَه و قُرآن برابر است.
طُهر: واژه طهر(پاکی)و تمام مشتقاتش ۳۱ بار در قرآن کریم آمده است که با موارد به کار رفته واژه اِخْلاص و تمام مشتقاتش برابر است.
عدد هفت: قرآن می فرماید: عدد آسمانها ۷ است و این حقیقت را هفت بار در آیات تکرار کرده است و نیز وقتی قرآن کریم از آفرینش آسمانها و زمین در شش روز یاد می کند این حقیقت را نیز ۷ بار در آیات می آورد و همچنین عرضه شدن آفریدگان بر خداوند را نیز ۷ بار ذکر کرده است و نیز فرموده است: کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند عمل آنها به این می ماند که دانه ای هفت خوشه برآورد. و در مورد کلمات خداوند که اگر هفت دریا مرکب آن شوند پایان نمی پذیرد، عدد هفت آمده و در مورد دوزخ نیز می فرماید: دوزخ ۷ باب(در)دارد. و باز نخستین سوره قرآن سوره فاتِحَه است که هفت آیه دارد و عدد کلمات شهادتین یعنی لا اِلهَ اِلّا اللّه، مُحَمَّد رَسولُ الله نیز ۷ است.
عَقل: کلمه عقل و مشتقاتش ۴۹ بار در قرآن آمده و با موارد به کار رفته واژﺓ نور در قرآن برابر است.
فُجّار: واژﺓ فجار(بدکاران) ۳ بار در قرآن آمده، در حالی که لفظ اَبْرار(نیکوکاران) ۶ مرتبه،یعنی دو برابرِ فجار آمده است.
لِسان: کلمه لسان(زبان) ۲۵ بار در قرآن آمده که با تعداد مواردی که واژﺓ مُوعِظَه(پند و اندرز)آمده برابر است.
مُحَمَّد: نام شریف پیامبر اسلام(ص) یعنی(محمّد) ۴ بار در قرآن آمده و به لحاظ تعداد با واژه های رُوحُ القُدُسْ و مَلَکوت و سِراج(چراغ)برابر است. و نیز نام محمّد(ص)به همان تعدادی به کار رفته که واژﺓ شَریعَت(طریقه،آئین)در قرآن آمده است. بنابراین نام محمّد(ص)با روح القدس و ملکوت و سراج و شریعت برابر آمده است.
مُصیبَت: لفظ مصیبت(پیش آمد ناگوار)و مشتقات آن ۷۵ بار در قرآن آمده که درست مساوی با تعداد به کار رفته واژﺓ شُکر می باشد.
مُحَبَّت: واژﺓ محبت و تمام مشتقاتش ۸۳ بار در قرآن آمده، که با واژﺓ طاعَت(فرمانبرداری) برابر است.
مَصیرْ: واژه مصیر(بازگشت) ۲۸ بار در قرآن آمده است که به همین تعداد ۲۸ بار واژﺓ اَبَدْ(همیشه)آمده است.
مُسْلِمینْ: کلمه مسلمین ۴۱ بار در قرآن آمده و جای شگفتی است که مساوی لفظ جهاد می باشد که در قرآن به کار رفته است. نوفل. عبدالرزاق. اعجاز اعداد در قرآن
اعجاز تکرار کلمات:
همانطور که قبلاً آوردیم برخی کلمات در قرآن به تعدادی مساوی آمده اند و برخی دیگر همراه با مشتقات خود با کلمات هم معنی یعنی مترادف و کلمات متضاد یا همان معنی مخالف به تعدادی مساوی تکرار گردیده اند. که آقای عبدالرزاق نوفل تحقیق و جمع آوری نموده اند خداوند بر توفیقات ایشان بیفزاید و ما را در اجر خیر با ایشان شریک گرداند و همچنین هر خواننده ای که در جهت نشر حقیقت اسلام که اصل اول آن توحید است و به نبوت ختم می شود در خیر شریک فرماید. به تحقیق بنا به فرموده خداوند متعال در قرآن «کِتابٌ اَنْزلناهُ اِلیکَ مُبارکٌ لِیَدّبروا آیاتهِ و لِیَتَذکَرَ اُوْلُوا الْالباب» (ص۲۹) «این کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کردیم تا درباره آیات آن بیندیشید و خردمندان پند گیرند» آن انسانهایی به حقیقت می رسند، که در هر چیز از جمله پذیرش دین حق مقلدانه و کورکورانه آن را از والدین نگیرند،بلکه در این راه با تدبر و تحقیق و با چشم باز و آگاهانه چیزی را قبول کنند.چرا که در اینصورت آن اعتقاد دوام بیشتری خواهد داشت. حال این اعجاز که خواهیم آورد دلیلی بر حقیقت قرآن دارد. یادم می آید در کودکی و نوجوانی که با اعجاز قرآن آشنایی نداشتم با خود می گفتم خب من اگر عربی بلد بودم یک سوره می آوردم و این در حالی بود که معلمین دینی و قرآن فقط به مسائلی می پرداختند که جزء فروع عقاید بود یا مثلاً انواع و تفصیل اصول بود مثل انواع توحید و غیره در جائیکه انسان هنوز اصل را، یعنی به خداشناسی نرسیده گفتن آنها فایده ای ندارد. مثل درختی که پایه و ریشه ای ندارد و به هر بادی افتد و حتی بدون وزیدن باد هم می افتد. لذا به عقیده بنده ما باید ابتدا به کودکان و نوجوانان و … خدا را بشناسانیم آنگاه فروع را توضیح دهیم و یکی از راههای اثبات و حقانیت وجود باریتعالی و حقانیت دین حنیف اسلام و صدق کلام پیامبران (ص) و پیامبر اسلام (ص) همین اعجاز اعداد در قرآن می باشد. حال به برخی دیگر از این تقارنهای کلمات مترادف و متضاد در قرآن می پردازیم.
لازم به توضیح است که برای اختصار مطالب کتاب ۲۵۶ صفحه ای معجزه اعداد در قرآن کریم اثر عبدالرزاق نوفل را مختصراً می آوریم کسانی که بخواهند توضیح بیشتری در این خصوص بدانند می توانند به کتاب فوق مراجعه نمایند و اما اعجاز:
شیطان ۶۸ مشتقات آن ۲۰ ملائکه ۶۸ مشتقات آن هم ۲۰ مرتبه برای استثناء برای افرادی که مشتقات را نمی شناسند می گوئیم که مشتقات یعنی کلماتی که از سه حرف اصلی یا ۴ حرف اصلی یا استثناعاً برخی موارد از ۵ حرف اصلی کلمه گرفته شده اند و همانطور که می دانید کاملترین زبانهای دنیا عربی و بعد فرانسوی است یعنی اینها زبانهای اشتقاقی اند مثلاً مشتقات کلمه الملائکه در قرآن: ملک، ملائکه، ملکا، ملکین می باشد که تعداد کاربرد آنها در قرآن به ترتیب ۳،۵،۱۰ و ۲ که جمعاً ۲۰ می شود و الملائکه ۶۸ و جمع کل آنها ۸۸ می شود برای کسانی که علاقمند به تحقیق در این زمینه اند می گوئیم که نرم افزارهای قرآنی مختلفی وجود دارد که نرم افزار تفسیر جامع (۶۰ تفسیر) در قسمت جستجو دارای دو گزینه کلمه و حروف اصلی است که در گزینه حروف اصلی با تایپ حروف اصلی رایانه به راحتی و به سرعت تمام مشتقات را با تعداد تکرار می یابد و این یک تفریح و سرگرمی سالم با رایانه نیز می باشد برای نوجوانان می گوئیم که حروف اصلی را براساس (فعل) از کلمه در می آورند که می توانند در عرض یکساعت طریق بدست آوردن حروف اصلی را از یک مربی عربی یاد بگیرند حال می رویم سراغ ادامه اعجاز:
حر(گرما)با مشتقات ۴مرتبه-برد(سرد)با مشتقات۴مرتبه
بعثت(زنده شدن در قیامت) با مشتقات و همچنین مترادفهای آن یعنی یقوم وقیام ۴۵٫ صراط(راه)و مشتقات ۴۵ صالحات (خوبی ها) ۱۸۰ که اگر ۹ مورد که اسم علم که نام حضرت صالح (ع) و ۴ مورد مرفوع (صالح) و ۵ مورد منصوب صالحاً و ۴ مورد که به معنی معالجه آمده کم کنیم یعنی (مجموعاً ۱۳) می شود ۱۶۷ با کلمه سیئات(بدی ها)۱۶۷ بار برابر است.
فحشاء(فساد)با مشتقات ۲۴ غضب(خشم)با مشتقات ۲۴ مرتبه. شاید منظور این باشد که انسانهای خشمگین به همان اندازه دنبال فحشاء و فسادند شاید هم منظور این باشد که اگر دنبال فحشاء و فساد رفتی مسئله ای برایت پیش می آید که به همان اندازه دچار غضب و خشم می شوی و این نزدیکتر به حقیقت است.
لعن(دشنام، نفرین)با مشتقات ۴۱ مرتبه کره (ناخوشایند) با مشتقات ۴۱٫ رجس (پلیدی مادی) با مشتقات ۱۰ بار که منتهی می شود به رجز (پلیدی معنوی) با مشتقات ۱۰ بار ضیق (تنگنا) با مشتقات ۱۳ الطمانینه (آرامش) با مشتقات (تطمئن ۵ بار، المطمئه ۲ بار، اطمان ۱بار، اطماننتم ۱ بار، اطمانوا ۱بار، لیطمئن ۱بار، مطمئن ۱بار، مطمئنین ۱بار) مجموعاً ۱۳ بار.
علم و معرفت یعنی دانش و شناخت انسان را به ایمان کامل می رساند لذا باز هم می گوئیم علم و معرفت باعث ایمان (به امر خدا) در دل می شود نه تقلید کورکورانه. پس در همه چیز با اندیشه وارد شویم و اندیشمندانه قبول کنیم و بدانیم تنها خداست مالک و مدبر و هیچ کسی و هیچ چیزی غیر او در دفع ضرر و جلب و رسیدن خیر به ما شریک او نیست و فقط به او ایمان بیاوریم و بر آن اساس به ملائکه و کتب و پیامبران خدا ایمانمان را محکم کنیم.
همانطور که لفظ مربوط به انسانها ۳۶۸ مرتبه ذکر شده بود چیزهایی که متعلق به انسان است مثل روزی، فرزند و مال نیز ۳۶۸ مرتبه تکرار شده البته توجه فرمائید لفظ رزق (روزی) با مشتقات آن ۱۲۳ مرتبه تکرار شده ولی ۳ مورد از تکرارهای آن در خصوص رزق و روزی حیوانات است پس آنرا از ۱۲۳ کم می کنیم می شود چند؟ ۱۲۰٫ حال با جمع مشتقات مال و ابن و بنت (پسر، دختر و فرزند) می شود ۳۶۸٫
اسباط جمع سبط (نوه ها) به معنی فرزندان حضرت یعقوب که شامل انبیاء یهود و در زمان حضرت موسی (ع) و یاران او محسوب می شدند ۵ بار به همین تعداد الحواریون و الحوریین به معنی یاران حضرت عیسی (ع) تکرار شده یعنی ۵ بار. جالب است بدانید تعداد فرزندان حضرت یعقوب دوازده نفر بوده که در قرآن آمده وقتی یوسف کوچک به پدرش می گوید در خواب دیدم یازده ستاره و ماه و خورشید مرا سجده می کنند آن یازده ستاره به اضافه یوسف می شود ۱۲ فرزند یعقوب (ع) و به همین ترتیب تعداد حواریون حضرت عیسی مسیح (ع) نیز ۱۲ نفر ذکر شده است. در عدد ۱۲ سخن بسیار است مانند ۱۲ طایفه و قوم حضرت موسی (ع) یا ۱۲ چشمه آب برای آن ۱۲ قوم و طایفه و آنطور که قبلاً آورده ام ۱۲ را عدد تمام شدن سختی و شر دیده ام. بنا به گفته برادران اهل سنت هم تاریخ ولادت پیامبر (ص) ۱۲ ربیع الاول می باشد و البته در نزد تشیع ۱۲ امام وجود دارد که اعتقاد دارند دوازدهمین آنها جهان را از ستم وظلم می رهاند و البته اعتقاد به ظهور منجی در نزد سایر ادیان نیز وجود دارد مثلاً یهودیان به ظهور منجی اعتقاد دارند و جزء اصول سیزده گانه آنهاست که هر یهودی باید به آن اعتقاد داشته باشد زردشت ها که رو به انقراض کامل هستند و ان شاء الله به زودی کاملاً منقرض می شوند به ظهور اهورا مزدا نجات دهنده از تاریکی امیدوارند مسیحیان ظهور عیسی مسیح را از خداوند طلب می کنند. در دو مورد از صحاح سته (شش گانه) اهل سنت از قول پیامبر (ص) مژده آمدن یاری دهنده بزرگ دین به امر الهی در مسجد اموی دمشق آمده است.در امریکای لاتین، سوشیانت ها که به عنوان نمونه در قبایل میچوپیچو دیده می شوند اعتقاد به آمدن ناجی دارند و اما ادامه اعجاز:
در مورد عدد ۵ مطلب دیگری که وجود دارد در مورد کلمه رهبان و مشتقات آن و قسیسین که همگی عالمان مسیحی اند یا دیرنشینان و گوشه نشینان مسیحی اند ۵ بار تکرار گردیده است. مشتقات آن (الراهبان، رهبانا، رهبانهم، رهبانیه و قسیسین) است.
الفرقان و فرقانا به معنی جدا کننده حق از باطل ۷ مرتبه و بنی آدم که بوسیله فرقان حق را از باطل تشخیص می دهند ۷ مرتبه تکرار شده است.
رکوع (فروتنی) با مشتقات ۱۳، حج با مشتقات ۱۳، الطمئنینه (آرامش) با مشتقات ۱۳٫ کلمات القرآن و قراناً مجموعاً ۶۸ مرتبه، الملائکه ۶۸ لفظ قرآن بدون مشتقاتش با تکرار ملائکه یکی است ولی اگر مشتقات قرآن که ۲ مورد است اضافه کنیم ۷۰ می شود و با تکرار وحی و مشتقات آن برابر می شود یعنی هر کدام ۷۰ بار. مشتقات قرآن، قرآنه و در آیات (۱۸ و ۱۷) قیامه آمده است. به همین تعداد اسلام (سلم) با مشتقاتش آمده یعنی ۷۰ بار. همچنین کلمه یومئذ (امروز) ۷۰ بار آمده و کلمه یوم القیامه نیز ۷۰ مرتبه. جالب است بدانیم الفاظ یومئذ و یوم القیامه بدون مشتقات ۷۰ بار آمده اند یعنی امروز روز قیامت است.
رسالت با مشتقات ۱۰ بار سوره و سور نیز ۱۰ مرتبه آمده است.
همانطور که دیدید این توازان بی نظیر بین ۶۲۳۶ آیه قرآن ایجاد شده و از عهده بشر بیرون است گرچه با هم همکار باشند.پس با تفکر و تدبر و اندیشه الهی آنرا قبول کرده،کلام بیدار گونه حق را با حکمت و موعظه حسنه نه با اجبار و اکراه که مطمئن باشید فایده ای ندارد نشر کنیم.حال باید بگویم که اعجاز عددی قرآن که طی سالهای اخیر کشف گردیده بطن دوم قرآن است و گویند قرآن ۷۰ بطن دارد. پس … در آن بیندیشید که چیزهای بسیاری هنوز مانده تا کشف شود و چه بهتر که این کشف به توفیق الهی توسط شما پیدا شود و افتخاری برای شما باشد و ثوابی برای آخرت ان شاء الله.
و اما بعد؛
کلمه کفر ۱۷ مرتبه تکرار شده مانند آیه ۱۷۶ آل عمران کلمه کفراً ۸ مرتبه مجموع این دو ۲۵ می شود و این کلمه با مشتقاتش با کلمه ایمان که ۲۵ بار تکرار شده برابر است که کلمه الایمان ۱۷ مرتبه و لفظ ایماناً ۷ مرتبه + یک مرتبه لفظ ایمان که مجموعاً ۲۵ می گردد. با آنکه کلمه ایمان و کفر به یک اندازه تکرار گردیده اما از لحاظ مشتقات تفاوتی فاحش بین آنها وجود دارد و آنطور که قبلاً گفتیم کلمه ایمان با تمام مشتقاتش ۸۱۱ مرتبه ولی کفر با مشتقاتش ۵۰۶ مرتبه و کلمه مترادف آن یعنی ظلال (گمراهی) با مشتقاتش ۱۹۱ مرتبه مجموع این دو می شود ۶۹۷ که اگر این عدد را ۶۹۷ را از عدد ۸۱۱ ایمان کم کنیم ۱۱۴ می شود و به تعداد سوره های قرآن است و فرق بین کفر و ایمان سوره های قرآن است یعنی ایمان، عمل به قرآن است.
چیزی که بنده به توفیق الهی علاوه بر کشفیات آقای نوفل دیدم تعداد تکرار در اولین تکرار کلمه کفر بود یعنی آیه ۱۷۹ دو عدد اول آیه ۱۷ است و برابر تعداد کلمه کفر است و این فقط در این آیه نیست بلکه آنطور که در برخی اعجاز کشف شده توسط بنده خواندید در موارد دیگری هم دیده می شود و از طرفی به نوعی عدد ۷ را می توان در آنها دید مثلاً جمع عدد ۲۵ هم می شود ۷ یا مثلاً آیه ۹۷ توبه که کلمه کفراً در آن آمد. جمع نهایی آن ۷ می شود یاجمع آیه ۱۲۴ توبه که کلمه ایماناً در آن آمده نیز ۷ می شود. والحمدالله.
کلمه الرحمن که از اسمای حضرت حق باریتعالی است ۵۷ بار در قرآن تکرار گردیده و کلمه الرحیم ۹۵ بار تکرار شده و کلمه رحیماً ۲۰ بار که یکبار از ۹۵ مورد به عنوان صفتی برای پیامبر ذکر گردیده (توبه ۱۲۸) که اگر اینرا از جمع ۹۵ و ۲۰ کم کنیم ۱۱۴ می شود و دقیقاً دو برابر کلمه الرحمن می شود و از طرفی به تعداد سورهای قرآن نیز می باشد.(نکته اینکه تعداد الرحمن= ۱۹×۳=۵۷و تعداد الرحیم=۱۹×۵=۹۵ و چنانچه قبلا گفتیم ۱۹ از اعداد اول است).
مطلب بعد کلمه الفجار (فاسقان) ۳ بار تکرار شده و کلمه الابرابر (نیکان) ۹ بار یعنی دقیقاً سه برابر. واژه العسر (سختی) با مشتقاتش ۱۲ مربته که شامل تمام لغات به معنای تنگی، سختی و مشکل را شامل می باشد اما کلمه الیسر به معنی آسانی ۴۱ مرتبه که ۵ مورد آن به معنی قدرت و استطاعت داشتن است و از ۴۱ کسر می شود و عدد ۳۶ باقی می ماند و این یعنی ۳ برابر کلمات عسر. چهار مورد به معنای قدرت و استطاعت داشتن آیات (۲۰ مزمل ۲بار، بقره ۱۹۶- ۲بار) و آیه (۲۸ اسرا) که به معنی معروف و شناخته شده بکار رفته است.
در قرآن از ۷ آسمان سخن گفته و این موضوع (۷ آسمان) در ۷ آیه تکرار شده (بقره ۲۹، اسرا ۴۴، مؤمنون ۸۶، فصلت ۱۲، ملک ۳ و نوح ۱۵) و نیز هنگامیکه از آسمانها و زمین سخنی به میان می آورد آسمان و زمین را ۷ مرتبه تکرار فرموده (اعراف ۵۴، یونس ۳، هود ۷، فرقان ۵۹، سجده ۴، ق ۳۸ و حدید ۴) همچنین کلمه صف و مشتقاتش برای هنگامیکه در برابر خداوند متعال صف می کشند نیز ۷ مرتبه تکرار گردیده (کهف ۴۸، غاشیه ۱۵، صافات ۱، نبأ ۳۸، فجر ۲۲ و طور ۲۰) و در آیه ۸۷ حجر سخن از سبع الثانی یا همان ۷ دو تایی سخن گفته که درباره آن قبلاً بحث کرده ایم. و باز خداوند برای مثال کسی که دانه ای از اموالش را در راه خداوند انفاق می کند فرموده ۷ خوشه برداشت می کنند (بقره ۲۶۱) و در آیه (۲۷ لقمان) خداوند می فرماید اگر درختان دنیا قلم شوند و به دریا هفت دریای دیگر افزوده شوند تا کلمات خدا نوشته نشده آن دریاها پایان یابد و کفایت جوهر قلمها نکند. اولین سوره قرآن ۷ آیه شهادتین ۷ کلمه (لااله الا الله محمد رسول الله) و درباره ۱۹ قبلاً توضیح داده ام. جالب است بدانیم کلمات دعا و صلاه که در حقیقت نماز همان دعا است و واژه لاتین آن pray به معنی دعاست دقیقاً به اندازه اسمای الله تعالی یعنی ۹۹ بار آمده است.
بالاخره در تمام اشیاء یک نوع نظم و توازن قرار دارد اعم از ملکولها و اتمهای و هسته اتمها سیارات و کهکشانها بر محوری خاص می گردند و خداوند در قرآن می فرماید «ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت» (ملک ۳).
کلمه ابلیس (شیطان) که فاقد مشتق است ۱۱ بار تکرار گردیده و به همین نسبت استعاذه (دوری جستن و پناه بردن به خدای رحمن) تکرار گردیده و چیزی که در این میان بنده متوجه شدم تعداد آیات دو سوره معوذتین (فلق و ناس) نیز ۱۱ آیه می شود و دقیقاً در ۲ نوع کلمه مثل دو سوره فوق کلمات تکرار گردیده یعنی: اعوذ ۷ مرتبه، فاستعذ ۴ مرتبه. یعنی تعداد پناه می برم (اعوذ) و پناه ببرید (فاستعذ) بکار رفته در قرآن ۱۱ مرتبه است.
لفظ سحر و مشتقاتش به معنای جادو ۶۰ بار در قرآن آمده و لفظ الفتنه به معنای شورش و آزمایش نیز ۶۰ مرتبه با مشتقاتش تکرار گردیده است.
اسراف (زیاده روی) با مشتقات ۲۳ مرتبه و السرعه (تندروی) با مشتقات نیز ۲۳ مرتبه آمده.
نکته: اینکه یک کلمه می آوریم و می نویسیم با مشتقات، دلیل بر اینکه آن کلمه هم آمده باشد نیست بلکه مصدر را آورده ایم که معنی روشن باشد و همانطور که در ابتدا گفتیم باید براساس حروف اصلی، نسبت به پیدا کردن کلمه ای در کل قرآن (بوسیله رایانه) اقدام کنید.
کلمه السلطان (پادشاه) ۳۷ مرتبه (با مشتقات) و کلمه منافق (دوروئی) با مشتقات ۳۷ مرتبه و همچنین بلاء (گرفتاری) نیز با مشتقاتش ۳۷ مرتبه آمده است.
کلمات الجبر (زورگو) با مشتقات که البته به معنی حاکم مطلق هم در جبار می باشد ۱۰ بار القهر (چیره) با مشتقات ۱۰ بار العتو (سرکشی) نیز ۱۰ بار در قرآن با مشتقاتش تکرار گردیده است.
العجب (شگفت) با مشتقات ۲۷ مرتبه و غرور (فریبنده) با مشتقات ۲۷ مرتبه آمده است. کلمه کفر با سایر مشتقاتش (الکافرین، الکافرون، الکفار، الکافر و الکفره) ۱۵۴ بار و آتش و آتش سوزی با لغات (النار، ناراً، الحریق، حرقوه، نار و لنحرقنه) نیز ۱۵۴ بار آمده است.
کلمه الضالین (گمراهان) (ضالین، ضالون، مضل، ضالاً و مضلین) ۱۷ مرتبه و الموتی (مردگان) ۱۷ بار، کلمه الدین (آئین) با مشتقات ۹۲ مرتبه و کلمه المسجد (معبد) با مشتقات کامل ۹۲ بار کلمه تلاوت (خواندن) با مشتقات ۶۲ مرتبه و الصالحات به تنهایی ۶۲ مرتبه با هم برابرند و البته آنچه بنده متوجه شدم کلمه (الدین) به تنهایی نیز ۶۲ بار تکرار شده و این کلمه معرفه است یعنی یک دین واحد و از آنجا که با خواندن (تلاوت) برابر است شاید منظور این باشد که برای فهمیدن آن دین باید خواند (معنی قرآن را). کلمات الصلوه (نماز، دعا) ۶۷ بار و مصلی (مسجد) ۱ بار مجموعاً ۶۸ بار و النجاه (رستگاری) با تمام مشتقات ۶۸ بار آمده با توجه به تکرار فوق و برابری با نجات شاید این مقصد منظور باشد که اگر در یک مسجد ۶۷ رکعت نماز بخوانی از تمام سختی ها و آسیب ها نجات یافته و رستگار می شوی شاید ۶۷ روز باشد شاید هم ۶۷ بار پشت سر هم باشد شاید هم چیزی دیگر. اما به هر ترتیب به هیچ عنوان نمی گویم چنین است که بدعت نشود اما افرادی اگر دوست داشته باشند می توانند آزمایش کنند به هر حال این یک گمان است و قطعاً گمان انسان را به حقیقت نمی رساند.
البته کلمه الملائکه (فرشتگان) به تنهایی هم ۶۸ بار تکرار گردیده است همچنین کلمات (بالقرآن ۵۸ و قراناً ۱۰) با هم ۶۸ بار آمده اند.
کلمه الزکاه (زکات) به تنهایی ۳۲ بار و برکه با مشتقاتش ۳۲ بار، لسان (زبان) با مشتقات ۲۵ مرتبه، موعظه (پند) با مشتقات ۲۵ مرتبه، الحرب (پیکار، جنگ) با تمام مشتقات ۶ مرتبه اسرا (افراد در بند) با تمام مشتقات ۶ مرتبه در اینجا باید بگوئیم علی رغم آنکه در یک آیه جمع نشده اند بلکه در یک سوره هم جمع نشده اند با هم برابرند.
لفظ قالوا که گفتار مخلوق را بازگو می کند ۳۳۲ مرتبه تکرار شده و لفظ قل که امر پروردگار است به آنچه خلق فرموده مساوی با ۳۳۲ است و از طرفی لفظ قل با لفظ قول (با خود گفتن) هم مساوی است یعنی اینهم ۳۳۲ بار آمده است.
کلمه نبوت با مشتقات ۸۰ مرتبه و سنت ۱۶ مرتبه یعنی نبوت ۵ برابر سنت تکرار گردیده و کلمه سنت مساوی با کلمه جهر(آشکار) آمده( ۱۶ بار) ولی کلمه سر (مخفی) ۳۲ مرتبه یعنی دو برابر جهر آمده است.
کلمه فرعون ۷۴ بار آمده و مساوی دو کلمه سلطان ۳۷ بار و ابتلاء ۳۷ بار می باشد. ۷۴=۳۷+۳۷٫ الصلاه (نماز) با تمام مشتقاتش ۹۹ مرتبه به عدد اسمای الهی و خود لفظ صلاه ۶۷ مرتبه و زکوه ۳۲ مرتبه و صوم (روزه) با مشتقاتش ۱۴ مرتبه که مجموع اینها ۱۱۴ می شود و برابر است با عدد سوره های قرآن.
در ۱۳ آیه کلمات «هدی و رحمه» با هم آمده اند که با نصب آخر رحمه ۷ مرتبه و با ضم آخر رحمهٌ ۶ مرتبه آمده است در بعضی آیات دیگر الهدی و الرحمه به تنهایی بکار رفته اند که تعداد هر کدام به غیر از ۱۳ تکرار اولی ۷۹ مرتبه است.
لفظ محبت با تمام مشتقاتش ۸۳ مرتبه تکرار گردیده. و لفظ طاعه (پیروی کردن) با مشتقاتش هم به همین مقدار (۸۳ بار) تکرار گردیده است.
لفظ اقنتی (فروتنی کن) و ارکعی (سر فرو آور) تنها در آیه ۴۳ آل عمران آمده اما مشتقاتشان متفاوت و در یک سوره جمع نشده اند مگر دو مرتبه در سوره بقره و دو مرتبه هم در سوره آل عمران علی رغم این در عدد با هم مساویند و هر کدام با مشتقاتشان دقیقاً ۱۳ مرتبه تکرار شده اند.
واژه رغباً (تمایل، روگردانی) و رهباً (بیم، ترس) در یک آیه آنهم انبیاء ۹۰ آمده اما باز هم مشتقات مختلف و از نظر تعداد با هم مساویند و هر کدام ۸ مرتبه با مشتقاتشان تکرار گردیده اند.
لفظ جهر (آشکارا و بلند) و علن (پیدا) در دو آیه با هم تکرار شده اند مشتقات آنها مختلف ولی از نظر تعداد با هم برابر و هر کدام به تعداد ۱۶ مرتبه تکرار گردیده اند.
لفظ غوایه (غوی) به معنی گناه و خطا ۲۲ بار و لفظ خطا و خطئیه که مترادفند نیز ۲۲ مرتبه تکرار شده اند (با مشتقاتشان).
لفظ الفحشاء، فاحشه، الفواحش مجموعاً ۲۴ مربته و بغی و مشتقاتش (سرکشی) نیز ۲۴ بار. این دو لفظ با هم ۴۸ مرتبه تکرار شده اند و نتیجه اینها هم که اثم (گناه) است ۴۸ مرتبه با مشتقاتش تکرار گردیده الفاظ قلیل و شکر دارای مشتقات مختلف ولی تعداد کاربرد مساویند و هر کدام ۷۵ بار تکرار شده منظور این می باشد مثل آیه (۱۳ سباء) تعداد افراد شکرگزار کمند.
تعداد کلمه حرث (شخم زدن) با مشتقات آن و زراعت (کاشتن) با مشتقاتش برابرند و هر کدام مجموعاً ۱۴ بار تکرار گردیده اند. البته الفاظ فاکهه و فواکه (میوه ها) نیز مجموعاً ۱۴ بار آمده است. به همین ترتیب العطاء (بخشش) با مشتقاتش دارای ۱۴ بار تکرارند.
کلمه شجر (درخت) با مشتقاتش ۲۶ مرتبه و نباه (روئیدنی، گیاه) نیز با مشتقاتش ۲۶ بار تکرار گردیده توضیح اینکه شجر موجود در آیه ۶۵ نساء به معنی اختلاف است و به معنی درخت نیست.
کلمات نطفه ۱۲ مرتبه و طین و طیناً نیز مجموعاً ۱۲ مرتبه تکرار شده اند (تین یعنی خاک) و کلمه شقی (بدبخت) با مشتقاتش نیز ۱۲ مرتبه تکرار شده است.
کلمه الالباب ۱۶ مرتبه به تنهایی به معنی اندیشه ها و کلمات (الافئده، الفواد، افئدتهم و فوادک) به معنی دلها مجموعاً ۱۶ مرتبه تکرار گردیده اند.
کلمه جزاء (کیفر) با تمام مشتقاتش ۱۱۷ بار و مغفره (آمرزش) ۲۳۴ بار تکرار شده که نشان دهنده بخشش بیشتر خداوند دارد یعنی بیشتر می بخشد تا آنکه مجازات و کیفر نماید و یکی از آیات قرآن هم به این موضوع اشاره خاص دارد «و یعفوا عن کثیر».
مصیر (بازگشت) شامل (المصیر، مصیراً و مصیرکم) ۲۸ بار تکرار شده و کلمه «ابد» (همیشگی) نیز ۲۸ بر تکرار شده به علاوه یقین (اطمینان) با مشتقاتش ۲۸ تکرار دارد. می توان گفت بازگشتی که با یقین و اطمینان باشد همیشگی است مثل توبه نصوح.
مجموع کلمات الناس (مردم) ۲۴۱ + الملائکه (فرشتگان) ۶۸ مرتبه + العالمین (جهانیان) ۷۳ مرتبه که ۳۸۲ می شود با کلمه آیه و مشتقاتش که ۳۸۲ می باشد برابر است از این آیات می توان چنین برداشت کرد که تفکر در وجود خود و جهانیان و فرشتگان همگی آیاتی از خداوندند که نسبت ۲۴۱ الناس (مردم) شاید اشاره باشد که بیشتر انسان با تفکر در خود به وجود خداوند پی می برد تا جهانیان و غیره والله اعلم.
جمع الفاظ ضلال (گمراهی) و سایر مشتقاتش ۱۹۱ و عدد آیات ۳۸۲ که آیات دو برابر گمراهی است یعنی کسی حتی اگر به نصف آیات توجه نماید یا نصف توجهش به آیات باشد گمراه نمی شود. سبحان الله.
کلمه حسن (نیکویی، برتری) با مشتقاتش ۱۹۴ بار تکرار دارد و کلمه خیر (نیکی) و مشتقاتش دارای ۱۸۸ تکرار می باشد جمع این دو نیز ۳۸۲ می باشد.
کلمه رسل (پیامبران) با مشتقاتش آنطور که قبلاً گفتیم دارای ۳۶۸ تکرار است و نبی (پیامبر) با مشتقاتش دارای ۱۰۷ تکرار است بشیر (بشارت دهنده) با مشتقات هم دارای ۱۸ تکرار بود و نذیر (بیم دهنده و برحذر کننده) هم با مشتقاتش دارای ۵۷ تکرار است جمع اینها می شود ۵۱۸=۵+۱۸+۷۵+۳۶۸ این عدد (۵۱۸) با اسامی پیامبران و فرستادگان که دارای ۵۱۸ تکرار است مساوی می باشد باز هم سبحان الله.
نکته ۱: کلمه منذرین در آیه (انا انزالناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین) منظور خداوند متعال است و در برگیرنده رسول و نبی و… نیست.
نکته۲: باید توجه داشت که کلمات (یس و طه) را هم به عنوان اسم پیامبر باید افزود تا عدد ۵۸ بدست آید.
کلمات القرآن و قرانا مجموعاً ۶۸ مرتبه و نورٌٍٍ و نوراً ۳۳ مرتبه، حکمت (فلسفه) ۲۰ مرتبه و جمع کلمات نور حکمه و تنزیل و تنزیلاً (۱۵ مرتبه) با هم ۶۸ مرتبه که قرآن هم به همین اندازه تکرار شده است.
همچنین کلمات بینات، مبینات، موعظه و شفاء هم مجموعاً ۶۸ مرتبه تکرار شده اند.
آنطور که قبلاً گفتیم کلمه محمد (ص) ۴ مرتبه روح القدس ۴ مرتبه ملکوت ۴ مرتبه سراج (چراغ و روشنایی) ۴ مرتبه دین (آئین) ۴ مرتبه تکرار شده همچنین مجموع کلمات (شریعه، شرع، شرعوا و شرعه) نیز ۴ مرتبه تکرار شده اند. (معجزه اعداد در قرآن کریم، عبدالرزاق نوفل).
اینجاست که می فهمیم کلام خداوند که فرمود: «الله الذی اَنْزلَ الْکتابَ بِالحق و الْمیزان» (شوری ۱۷) دانشمندان اسلامی و قرآنی معتقدند که پیچیده ترین فرمولهای ریاضی، شیمی، فیزیک و غیره در درون قرآن به نحوی خاص جاسازی شده که در بطن های بعدی ان شاءالله کشف خواهد شد دلیل این آیه «لارَطْبٍ و لا یابسٍ اِلا فی کتاب» است و حال آنکه تاکنون تنها ۲ بطن از ۷۰ بطن کشف شده آنهم ناقص. من احتمال می دهم با قرار دادن این اعداد در تصویرهای نموداری و یا قرار دادن تعداد کل آیات و حروف هر سوره و ارزش عددی (بر اساس حروف ابجدی و غیره) و قرار آنها به شکل نموداری یعنی بالا و پائین سپس جا دادن آنها در یک برنامه چند بعدی رایانه ای مثل ۳D Max و نگاه کردن آن از جهات مختلف تصویر چیزهایی و احتمالاً فرمولهایی بدست آید و در مرحله بعد می توان نقاط بالا و پایین را به نوعی به هم متصل و مرتبط کرد آنگاه باز آنرا از جهات مختلف نگاه کرد می شود چیزهایی بدست آورد و این فقط به توفیق و کمک خداوند متعال ممکن می باشد و تلاشی که دوستداران حق بنمایند بی اجر و نصیب نمی مانند. چنانچه قبلاً گفتیم هرگاه در قرآن تحقیقی کردم چیز جدیدی از اعجاز عددی یافتم پس بسم الله هر شخصی سعی در راهی کند خداوند او را بی اجر نمی گذارد. برای حسن ختام یک آیه بسیار مناسب می آوریم بخوانیم و فکر کنیم؛
اگر جن و انس شک دارند در اینکه آنچه بر بنده ما (محمد (ص)) نازل شده حق و از جانب خداست، پس مثل یک سوره بیاورند واز آنچه که می خواهند برای اینکار (آوردن حتی یک سوره) کمک و شاهد بگیرند اگر راست می گویند و در آیه بعدی می فرماید پس اگر انجام ندادند و هرگز هم نمی توانند بیاورندپس … بترسید از آتشی که آتش آن از (آن) مردم و سنگ است و برای کافران یعنی انکار کنندگان (خدا و قرآن و رسول حق) مهیا گشته است.
واژه یوم (روز)(بامشتقاتش)۳۶۵بار در قرآن شریف آمده که هماهنگ با روزهای سال است واژه شهر(ماه)۱۲ بار به عدد ماههای سال آمده است. واژه تثنیه و جمع یوم سی بار بکار برده شده به تعداد روزهای ماه.
واژه اجر(مزد) ۱۸۰ بار ذکر شده، واژه فعل(کار) نیز ۱۸۰ بار، واژه شدت(سختی) ۱۰۲ بار و واژه صبر و هم خانواده هایش ۱۰۲ بار ذکر شده است،واژه ملائکه و شیاطین هرکدام ۸۸ بار آمده است.واژه دنیا و آخرت هرکدام ۱۱۵ بار ذکر شده است، واژه شجر (درخت) ۲۶ بار و به همین اندازه واژه نبات (گیاه)آمده و تکرار شده، واژه حساب ۲۹ بار یاد شده و عدل و قسط هم ۲۹ بار، واژه الباب ۱۶ بار و واژه فواد و افئده هم ۱۶ بار، واژه نفع و فساد هرکدام ۵۰ بار ذکر گردیده، واژه سیئات(کارهای ناشایست)۱۶۸ بار و واژه صالحات با مشتقاتش ۱۶۸ بار آمده، واژه رغبت با تمام مشتقاتش ۸ بار و واژه رهبت نیز ۸ بار، و از آسمانهای هفت گانه هفت بار نام برده شده.
یکی از اعجاز عددی قرآن چند برابری عدد برخی واژه هاست نسبت به برخی دیگر مثل مغفرت ۲۳۴ بار ولی جزا ۱۱۷ بار یعنی نصف آن و این نشان از بخشش بیشتر خداوند رحمن و بخشنده دارد.
از ضلالت و هم خانواده هایش۱۹۱ بار یاد شده و از آیات۳۸۲ بار یعنی دو برابر، یعنی خداوند ابتدا آیاتش را به وضوح نشان می دهد و کمتر بوسیله عذاب بشر را راهنمایی و ارشاد می کند.
واژه عسر(سختی) ۱۲ بار و واژه یسر(آسانی) ۳۶ بار یعنی سه برابر، پس خداوند آسانی را برای ما می خواهد نه سختی و اگر آنان که می گویند دنیا سخت است.سختی را نچشیده یا خیلی به دنبال خوش گذرانی اند.(اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الفَرِحین)(خداوند انسانهای خوشگذران را دوست ندارد).
اِبْلیسْ: در قرآن لفظ اِبْلیسْ ۱۱ بار آمده و عیناً به همین تعداد یعنی ۱۱ مرتبه فرمان به اِسْتِعاذِه(پناه بردن به خدا)تکرار شده است.
اِنْفاقْ: واژﺓ اِنْفاقْ و مشتقاتش ۷۳ بار در قرآن آمده که با لفظ رِضا(خشنودی)و مشتقات آن برابر است.
اَصْنامْ: الفاظ اَصْنامْ(بتها)و خَمْرْ(شراب مست کننده)و خِنْزیرْ(خوک)و بَغْضاءْ(دشمنی شدید) و حَصَبْ(پاره سنگ است که به مردم(گناهکاران)اصابت می کند و بدین وسیله عذاب می شوند) و تَنْکیلْ(تعذیب–عذاب کردن شدید)و حَسَدْ(رشک)و خِیبَتْ (ناکامی– نومیدی) هرکدام ۵ بار در قرآن مجید به کار رفته،با وجود آنکه به گونه ای پراکنده و دور از یکدیگر در سوره های قرآن واقع شده اند.
آیاتْ: واژﺓ آیات ۳۸۲ بار در قرآن آمده و با توجه به اینکه واژﺓ النّاسْ(مردم) ۲۴۱ بار و اَلْمَلائِکَه(فرشتگان) ۸۶ بار و عالَمین(جهانیان) ۷۳ بار در قرآن به کار رفته، کلمهآیات(نشانه ها)به اندازﺓ مجموع واژه های ناس و ملائکه و عالمین به کار رفته است.
ایمانْ: ایمان و مشتقات آن ۸۱۱ بار در قرآن به کار رفته و لفظ عِلْم و مشتقات آن ۷۸۲ و مترادف علم یعنی کلمه مَعْرِفَتْ با مشتقاتش ۲۹ مرتبه در قران کریم آمده است. درنتیجه علم و معرفت و مشتقات آن دو مجموعاً ۸۱۱ بار تکرار شده اند که مساوی با لفظ ایمان به کار رفته اند.
اَلنّاسْ: کلمه اَلنّاس و مشتقات و مترادفات آن ۳۶۸ بار در قرآن آمده و این مساوی با واژﺓ رَسول می باشد که با مشتقاتش ۳۶۸ بار در قرآن به کار رفته است.
بُخْلْ: کلمه بخل در قرآن کریم ۱۲ مرتبه آمده که با لفظ حسرت (دریغ – اندوه) و طَمَعْ و جُحُود (انکار ورزیدن) برابر است.
بَصَرْ: تعداد مواردی که در قرآن از (بَصَرْ و بَصیرَﺓ) یاد شده ۱۴۸ مرتبه می شود، که با تعداد مواردی که از (قَلْب و فُـﺆاد) سخن رفته برابر است.
بَعْثْ: لفظ بَعْثْ(زنده کردن مردگان)و مشتقات و مترادفات آن ۴۵ بار در قرآن کریم آمده، و درست به اندازه لفظ صِراط است.
بِرّ: لفظ برّ(نیکی)و تمام مشتقاتش ۲۰ بار در قرآن آمده، که با واژه ثَواب و مشتقاتش برابر است.
تَلاوَتْ: کلمه تلاوت(خواندن ـ پیروی کردن)در قرآن ۶۲ بار آمده و با موارد به کار رفته واژﺓ صالِحاتْ برابر است.
جَحیم: کلمه جحیم(دوزخ) ۲۶ بار در قرآن تکرار شده، که برابر با لفظ عِقاب(کیفر) می باشد.
حَیاتْ: کلمه حیات و مشتقاتش در آنجا که ویژﺓ حیات انسان است به شمار می رود ۱۴۵ بار در قرآن کریم آمده است و درست به همین اندازه واژه مرگ و مشتقاتش در قرآن به کار رفته است.
حَرْثْ: واژه حرث(کِشت) ۱۴ بار در قرآن آمده، و به همین اندازه واژﺓ زِراعَتْ(کشاورزی)به کار رفته، و جالب است که لفظ فاکهه(میوه)نیز به همین اندازه آمده است.
حَرْبْ: کلمه حرب(جنگ) و مشتقاتش۶ بار در قرآن آمده، و جالب اینکه تعداد واژه اسری(اسیران) نیز به همین اندازه به کار رفته است.
خِیانَتْ: کلمه خیانت ۱۶ بار در قرآن آمده که درست مساوی لفظ خُبْثْ(ناپاک)می باشد.
دینْ: کلمه دین و مشتقات آن ۹۲ بار در قرآن به کار رفته است که با واژه مساجد و مشتقاتش که در قرآن آمده برابر است.
رُسُل: واژﺓ رسل ۳۶۸ بار تکرار شده و واژﺓ نبی ۷۵ بار و بَشیر ۱۸ بار و نَذیر ۵۷ بار که مجموع ارقام مذکور ۵۱۸ مرتبه است، جای شگفتی است که این عدد با تعداد مواردی که اسامی پیامبران آمده، یعنی اسامی پیامبران الهی(آدم، نوح، ابراهیم و …) نیز ۵۱۸ بار در قرآن به کار رفته است.
رَحیم: لفظ رحیم که از اسماء حسنی برای خداوند است ۱۱۴ بار در قرآن آمده،در حالی که رَحمن ۵۷ بار آمده که درست نصف لفظ رحیم می باشد.به علاوه رقم ۱۱۴ همان عددی است که سوره های قرآن کریم به تعداد آن نازل شده است.
سَلام: واژه سلام و مشتقاتش ۵۰ بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه طیبات(پاکیزه ها) به کار رفته است.
صَیْف: واژه صیف و اَلْحَرّ(تابستان و گرما)و اَلشّتاءْ و اَلْبَرْدْ(زمستان و سرما) در قرآن کریم با یکدیگر برابرند و هرکدام ۵ بار آمده است. با آنکه جز در سوره قریش آیه ۲ و ۳ در جای دیگر از قرآن با یکدیگر به کار نرفته اند.
صِیام: واژه صیام(روزه)و صَبْر(شکیبایی)و دَرَجات و شَفَقَت(بیمناکی– مهربانی)هرکدام ۱۴ بار در قرآن آمده و با هم به طور مساوی به کار رفته اند.
صَلوﺓ: واژه صَلوه(نماز –دعا) ۶۷ بار در قرآن به کار رفته، که با واژه نَجات و مَلائِکَه و قُرآن برابر است.
طُهر: واژه طهر(پاکی)و تمام مشتقاتش ۳۱ بار در قرآن کریم آمده است که با موارد به کار رفته واژه اِخْلاص و تمام مشتقاتش برابر است.
عدد هفت: قرآن می فرماید: عدد آسمانها ۷ است و این حقیقت را هفت بار در آیات تکرار کرده است و نیز وقتی قرآن کریم از آفرینش آسمانها و زمین در شش روز یاد می کند این حقیقت را نیز ۷ بار در آیات می آورد و همچنین عرضه شدن آفریدگان بر خداوند را نیز ۷ بار ذکر کرده است و نیز فرموده است: کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند عمل آنها به این می ماند که دانه ای هفت خوشه برآورد. و در مورد کلمات خداوند که اگر هفت دریا مرکب آن شوند پایان نمی پذیرد، عدد هفت آمده و در مورد دوزخ نیز می فرماید: دوزخ ۷ باب(در)دارد. و باز نخستین سوره قرآن سوره فاتِحَه است که هفت آیه دارد و عدد کلمات شهادتین یعنی لا اِلهَ اِلّا اللّه، مُحَمَّد رَسولُ الله نیز ۷ است.
عَقل: کلمه عقل و مشتقاتش ۴۹ بار در قرآن آمده و با موارد به کار رفته واژﺓ نور در قرآن برابر است.
فُجّار: واژﺓ فجار(بدکاران) ۳ بار در قرآن آمده، در حالی که لفظ اَبْرار(نیکوکاران) ۶ مرتبه،یعنی دو برابرِ فجار آمده است.
لِسان: کلمه لسان(زبان) ۲۵ بار در قرآن آمده که با تعداد مواردی که واژﺓ مُوعِظَه(پند و اندرز)آمده برابر است.
مُحَمَّد: نام شریف پیامبر اسلام(ص) یعنی(محمّد) ۴ بار در قرآن آمده و به لحاظ تعداد با واژه های رُوحُ القُدُسْ و مَلَکوت و سِراج(چراغ)برابر است. و نیز نام محمّد(ص)به همان تعدادی به کار رفته که واژﺓ شَریعَت(طریقه،آئین)در قرآن آمده است. بنابراین نام محمّد(ص)با روح القدس و ملکوت و سراج و شریعت برابر آمده است.
مُصیبَت: لفظ مصیبت(پیش آمد ناگوار)و مشتقات آن ۷۵ بار در قرآن آمده که درست مساوی با تعداد به کار رفته واژﺓ شُکر می باشد.
مُحَبَّت: واژﺓ محبت و تمام مشتقاتش ۸۳ بار در قرآن آمده، که با واژﺓ طاعَت(فرمانبرداری) برابر است.
مَصیرْ: واژه مصیر(بازگشت) ۲۸ بار در قرآن آمده است که به همین تعداد ۲۸ بار واژﺓ اَبَدْ(همیشه)آمده است.
مُسْلِمینْ: کلمه مسلمین ۴۱ بار در قرآن آمده و جای شگفتی است که مساوی لفظ جهاد می باشد که در قرآن به کار رفته است. نوفل. عبدالرزاق. اعجاز اعداد در قرآن
ثبت دیدگاه